وفای به عهد
نویسنده:
                                        
                                            حمید گروگان
                                        
                                    امتیاز دهید
                                    
                                    
                                
                                    نقاشی: محمدعلی کشاورز
هیچکس نمی دانست چه اتفاقی افتاده ، ولی معلوم بود اختلافی پش آمده است.
دو نفر در حالی که عصبانی بودند و زیر لب چیزهایی می گفتند، مرد جوانی را کشان کشان به طرف خلیفه می بردند. مرد جوان خسته بود، از صورتش عرق می ریخت ولی آرام به نظر می رسید و از لباسش هم معلوم بود که اهل مدینه نیست. جمعیت زیادی به دنبال این سه نفر حرکت می کردند و می خواستند بفهمند چه خبر شده است و آن دو نفر با این مرد جوان چه کار دارند؟...
                                    
                                        
                                    
                                هیچکس نمی دانست چه اتفاقی افتاده ، ولی معلوم بود اختلافی پش آمده است.
دو نفر در حالی که عصبانی بودند و زیر لب چیزهایی می گفتند، مرد جوانی را کشان کشان به طرف خلیفه می بردند. مرد جوان خسته بود، از صورتش عرق می ریخت ولی آرام به نظر می رسید و از لباسش هم معلوم بود که اهل مدینه نیست. جمعیت زیادی به دنبال این سه نفر حرکت می کردند و می خواستند بفهمند چه خبر شده است و آن دو نفر با این مرد جوان چه کار دارند؟...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی وفای به عهد